لیراوی دشت

لیراوی دشت

لیراوی دشت

لیراوی دشت

تاریخ سیاسی اجتماعی مردمان بلوک لیراوی دشت آثار های باستانی و تحولات سیاسی دوران حکومت زند تا اوخر دوران قاجاریه
دهستان لیراوی که به مجموعه 43 پارچه روستا و آبادی بخش دیلم اطلاق می شود. تنها دهستان بخش دیلم بوده است.( که البته اکنون به چهاردهستان: لیراوی شمالی- لیراوی جنوبی- لیراوی میانی و دهستان حومه تقسیم شده است.)

از روستاهای مهم آن می توان به روستای امام حسن (1694نفر)، عامری(1147نفر)، حصار(861نفر)، سیامکان(646نفر)،لیلتین(586نفر)، کنارکوه(567نفر) اشاره نمود. این روستاها رشد و اهمیت نسبی خود را مدیون مجاورت با دریا و شغل ماهیگیری، شهردیلم و جاده مهم ارتباطی بوشهر- دیلم- خوزستان، منابع و شرکت های نفتی و زمینهای زراعی نسبتاً مرغوب می باشند.(البته کشاورزی به روش سنتی و به صورت کشت دیم).



این روستاها به طور نامنظمی پراکنده شده و با فاصله دور و نزدیکی از یکدیگر واقع شده اند. و هیچ گونه عامل واحد و مهم در جذب و تمرکز آنان نقشی نداشته است.(لازم به ذکر است که براساس نظریه ای قدیمی در زمان تمدنهای ماهرویان و شی نیز کم و بیش تمامی روستاهای دهستان و جلگه لیراوی به صورتی واحد اداره می شده و تقریباً به صورت یکپارچه بوده است.)

اکثر این روستاها در روی جلگه نسبتاً پست ساحل خلیج فارس و برخی نیز در نقاطی دوردست تر و در مجاورت کوههای کم ارتفاع شمالی بنا گردیده اند.

نبرد ممسنی ها در فلعه گلاب

سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۴۶ ق.ظ


در سال 1836 م. در زمان محمدشاه قاجار بود که ولی خان ممسنی و فرزندش باقر خان با هواداران خود بر علیه قدرت مرکزی قیام کردند. فیروز میرزا نصرت الدوله به همراه معتمدالدوله برای دستگیری این دو شورشی عازم قلعه «گل» و دژ «گلاب» کهگیلویه شدند و به آن یورش بردند.

باقر خان و ولی خان به همراه تمامی زنان و فرزندان خود و هوادارانشان در قلعه گل پناه گرفته بودند ولی قلعه گلاب که مشرف بر قلعه ی گُل بود توسط خواجه حسین گلابی تسلیم شد.


سربازان قلعه_گلاب که تسلیم شده بودند به اتفاق سربازان فیروز میرزا و...تفنگ خود را به سمت قلعه گل گرفتند و عرصه را بر ولی خان و باقر خان تنگ کردند!!

هنگامی که سربازان و یاران ولی خان، محاصره را تنگ دیدند و شکست خود را حتمی یافتند، زنان جوان آنها ، دو به دو ، گیسوان  را در هم گره زده و  از فراز قلعه گل که حداقل ۵۰۰ ذراع بلندی داشت، خود را به پایین پرتاب کردند تا اسیر نشده و بی سیرتی دامن آنها را نگیرد.

بقیه آنها به همراه باقر خان و یارانش توسط فیروز میرزا و نصرت ادوله اسیر گشته و آنها را  دست بسته به شیراز آوردند. در دروازه ی باغشاه شیراز ، برجی ساخته شد و تمام این اسیران را به همراه  حدود ۸۰ تن ازهواداران آنها که از منطقه ی «شول جوزگ کامفیروز» بودند وارد این برج کردند.

سپس سوراخهایی در این برج ایجاد کردند و سر تمامی این اسیران را از این سوراخها بیرون آورده و تا چندین روز به همین منوال نگاه داشتند. برخی از اهالی شیراز از روی دلسوزی کمی آب و غذا به این  سرهای بیرون آمده از سوراخهای برج، می دادند تا اینکه سرانجام تمامی آنها به دیار باقی شتافتند.

.

منبع:

#فارسنامه_ناصری ، #میرزاحسن_فسایی ، گفتار اول، ص۲۹۳


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۱
Amir Mhamadi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی