لیراوی دشت

لیراوی دشت

لیراوی دشت

لیراوی دشت

تاریخ سیاسی اجتماعی مردمان بلوک لیراوی دشت آثار های باستانی و تحولات سیاسی دوران حکومت زند تا اوخر دوران قاجاریه
دهستان لیراوی که به مجموعه 43 پارچه روستا و آبادی بخش دیلم اطلاق می شود. تنها دهستان بخش دیلم بوده است.( که البته اکنون به چهاردهستان: لیراوی شمالی- لیراوی جنوبی- لیراوی میانی و دهستان حومه تقسیم شده است.)

از روستاهای مهم آن می توان به روستای امام حسن (1694نفر)، عامری(1147نفر)، حصار(861نفر)، سیامکان(646نفر)،لیلتین(586نفر)، کنارکوه(567نفر) اشاره نمود. این روستاها رشد و اهمیت نسبی خود را مدیون مجاورت با دریا و شغل ماهیگیری، شهردیلم و جاده مهم ارتباطی بوشهر- دیلم- خوزستان، منابع و شرکت های نفتی و زمینهای زراعی نسبتاً مرغوب می باشند.(البته کشاورزی به روش سنتی و به صورت کشت دیم).



این روستاها به طور نامنظمی پراکنده شده و با فاصله دور و نزدیکی از یکدیگر واقع شده اند. و هیچ گونه عامل واحد و مهم در جذب و تمرکز آنان نقشی نداشته است.(لازم به ذکر است که براساس نظریه ای قدیمی در زمان تمدنهای ماهرویان و شی نیز کم و بیش تمامی روستاهای دهستان و جلگه لیراوی به صورتی واحد اداره می شده و تقریباً به صورت یکپارچه بوده است.)

اکثر این روستاها در روی جلگه نسبتاً پست ساحل خلیج فارس و برخی نیز در نقاطی دوردست تر و در مجاورت کوههای کم ارتفاع شمالی بنا گردیده اند.

نخستین زن دریا سالار ایران

چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۲، ۱۰:۰۸ ق.ظ


اوایل زندگی او
جزئیات مربوط به زندگی اولیه و خانواده درمنه اول از کاریا تا حدودی مبهم باقی مانده است و در مه زمان و محدودیت های سوابق تاریخی پوشانده شده است.
آرتمیسیا که در یک دودمان معتبر به دنیا آمد، دختر لیگدامیس پادشاه هالیکارناسوس و مادری کرتی بود که نامش در تاریخ گم شده است.
ترکیب میراث کاریایی پدرش و اصل و نسب کرت مادرش به درمنه پس زمینه فرهنگی غنی و متنوعی را ارائه کرد، زمینه ای که شاید در آینده بر رویکرد غیر متعارف او در رهبری و جنگ تأثیر بگذارد.
پادشاهی هالیکارناسوس، واقع در ترکیه امروزی، بخشی از منطقه وسیع‌تر کاریا بود.
این شهر-دولت پرهیاهو که به دلیل موقعیت استراتژیک و تجارت دریایی پر رونق خود مشهور است، به درمنه جوان تربیتی غرق در سیاست و تجارت ارائه داد.
اگرچه مشخصات تحصیلات اولیه او در حد حدس و گمان باقی مانده است، منطقی است که فرض کنیم او در هنرهای اداری و دیپلماتیک آموزش دیده است، آمادگی لازم برای یک حاکم آینده.
به قدرت برسند
آرتمیسیا پس از مرگ شوهرش به سلطنت رسید، زیرا پسرشان پیسیندلیس برای حکومت خیلی جوان بود.آرتمیسیا به عنوان یک ملکه بیوه، ردای رهبری را به خود گرفت و سطحی از زیرکی سیاسی و مهارت استراتژیک را نشان داد که بسیار فراتر از انتظارات اجتماعی زنان در آن زمان بود.
آرتمیسیا اول از کاریا پس از صعود بر تاج و تخت هالیکارناسوس، کنترل منطقه ای مرفه و استراتژیک را در اختیار گرفت.
حکومت او اما بدون چالش نبود. او به عنوان یک زن در جامعه‌ای که عمدتاً مردانه است، باید از پیچیدگی‌های حفظ قدرت و احترام در میان رعایا و دولت‌های همسایه خود عبور می‌کرد.
با وجود این، آرتمیسیا ثابت کرد که یک رهبر مؤثر و زیرک است.
حکومت او با تمرکز بر ثبات داخلی و رونق اقتصادی مشخص شد. او تجارت و بازرگانی را پرورش داد و از موقعیت هالیکارناسوس به عنوان یک مرکز دریایی مهم نهایت استفاده را برد.این امر اقتصاد شهر-دولت را تقویت کرد و جایگاه آن را در میان مناطق همسایه افزایش داد.او همچنین درک عمیقی از چشم انداز ژئوپلیتیک زمان خود نشان داد و به طرز ماهرانه ای تعادل ظریف قدرت و اتحادها را حفظ کرد.
سلطنت آرتمیسیا نیز با مهارت دیپلماتیک مشخص می شد. او موفق شد تا حدی از استقلال را حفظ کند و در عین حال با امپراتوری قدرتمند ایران همسو بود، تعادلی که نیاز به ظرافت و آینده نگری استراتژیک داشت.
علاوه بر دستاوردهای سیاسی و اقتصادی، آرتمیسیا به خاطر حمایت از هنر و فرهنگ شهرت داشت.
هالیکارناسوس تحت حکومت او شکوفا شد و به عنوان مرکز یادگیری و فرهنگ شهرت یافت.
آغاز جنگ های یونان و ایران
جایگاه آرتمیسیا اول کاریا در تاریخ برای همیشه با نقش استراتژیک و شجاعانه او در جنگ های یونان و ایران، به ویژه نبرد سالامیس در سال 480 قبل از میلاد مشخص شده است.
او به عنوان متحد خشایارشا یکم پادشاه ایران، ناوگان پنج کشتی خود را رهبری می کرد و او را تنها زن در میان فرماندهان نظامی خشایارشا بود.
علیرغم اینکه کاریا یک دولت تابع امپراتوری ایران بود، شرکت کاریا در جنگ اجباری نبود.
با این حال، آرتمیسیا با نشان دادن وفاداری خود به خشایارشا، و شاید مهمتر از آن، زیرکی و شجاعت تاکتیکی خود را انتخاب کرد.
هرودوت، مورخ یونانی باستان، خاطرنشان کرد که او قبل از نبرد سالامیس مفیدترین توصیه را به پادشاه ایران داده است.
در برابر مشاوره مشاوران مرد خود که پیشنهاد حمله کامل را دادند، آرتمیسیا از محاصره دریایی دفاع کرد که یونانیان را به موقعیت نامطلوب وادار کند.
خشایارشا توصیه های او را نادیده گرفت و به نبرد فاجعه بار سالامیس منجر شد.
نقش او در نبرد سالامیس
در طول نبرد، مهارت تاکتیکی و جسارت آرتمیسیا به منصه ظهور رسید. در تلاش برای فرار از تعقیب و گریز آتنی ها، او به خدمه خود دستور داد تا یک کشتی ایرانی دوستانه را مهار کنند و باعث شد آتنی ها تصور کنند که او در کنار آنها است و تعقیب آنها را متوقف کنند.
این مانور نه تنها جان او را نجات داد، بلکه باعث شد خشایارشا که از دور نبرد را مشاهده می کرد، اظهار کند: "مردان من زن شده اند و زنان من مردان.
نبرد سالامیس با شکست قاطع ایرانیان به پایان رسید که نقطه عطفی در جنگ بود.
آرتمیسیا یک بار دیگر عاقلانه به خشایارشا توصیه کرد و به او توصیه کرد که به آسیا عقب نشینی کند و در عین حال نیرویی را در یونان پشت سر بگذارد، توصیه ای که او این بار ترجیح داد از آن پیروی کند.
بنابراین، درگیر شدن آرتمیسیا در جنگ‌های یونان و ایران، گواهی بر دلاوری و شجاعت استراتژیک اوست. 
درمنه کاریا در سالامیس درمنه کاریا در سالامیس.  مهارت های تاریخ
رابطه با خشایارشا
رابطه درمنه اول کاریا با خشایارشا یکم پادشاه ایران بخشی جدایی ناپذیر از روایت تاریخی او و جنبه مهمی از حکومت او بود.
درمنه به دلیل موقعیت کاریا در قلمرو وسیع ایران، تابع امپراتوری ایران بود.
با این حال، رابطه او با خشایارشا فراتر از روابط معمولی شاه رعیت بود، زیرا او به عنوان مشاور مورد اعتماد پادشاه ایران ظاهر شد.
به گفته هرودوت مورخ، خشایارشا پس از سالامیس، آرتمیسیا را بسیار ارج می‌نهاد و اغلب از او مشورت می‌گرفت.
توصیه‌های او، اگرچه همیشه مورد توجه قرار نمی‌گرفت، به طور مداوم درست بود و درک عمیقی از چشم‌انداز ژئوپلیتیکی را نشان می‌داد.
توصیه آرتمیسیا به خشایارشا پس از شکست ایران در سالامیس، نمونه بارز بینش استراتژیک اوست.
او توصیه کرد که به آسیا عقب نشینی کند و ژنرال خود مردونیوس را مسئول لشکرکشی یونانیان بگذارد و خطرات احتمالی پادشاه و امپراتوری ایران را درک کند.
خشایارشا از او نصیحت کرد، تصمیمی که مسلماً او را نجات داد و به امپراتوری ایران اجازه داد علیرغم از دست دادن قدرت خود را حفظ کند.
بنابراین، رابطه درمنه با خشایارشا اول با احترام و اعتماد متقابل مشخص شد.
به عنوان زنی در حوزه‌ای عمدتاً مردانه، نقش مشاور نزدیک او به یکی از قدرتمندترین پادشاهان جهان باستان، بر هوش، شجاعت و موقعیت منحصربه‌فردی که او در تاریخچه تاریخ داشت، تأکید می‌کند.
مرگ و جانشینی او
مانند بسیاری از زندگی آرتمیسیا اول کاریا، شرایط مرگ او تا حدودی در مه دوران باستان پوشانده شده است.
منابع تاریخی تاریخ دقیق یا علت مرگ او را ارائه نمی دهند، اگرچه عموماً اعتقاد بر این است که او در حدود سال 460 قبل از میلاد یا پس از آن در آرامش درگذشت.
میراث حکومت او، با این حال، از طریق پسرش پیسیندلیس، که جانشین او به عنوان حاکم هالیکارناسوس شد، زنده ماند.پیسیندلیس به اتحاد مادرش با ایران ادامه داد و رونق دولت شهر را حفظ کرد.
حکومت او، اگرچه به اندازه آرتمیسیا معروف یا از نظر نظامی مهم نبود، با ثبات و رشد اقتصادی مشخص بود.
پسر پیسیندلیس، لیگدامیس دوم، نیز رهبری هالیکارناسوس را بر عهده گرفت و سلسله سلاطین خانواده را ادامه داد.
تحت حکومت لیگدامیس دوم بود که یکی از عجایب هفتگانه جهان باستان، مقبره هالیکارناسوس، ساخته شد.
بنابراین، در حالی که جزئیات مرگ آرتمیسیا روشن نیست، تأثیر او در حاکمان متوالی هالیکارناسوس مشهود بود.
از طریق پسر و نوه‌اش، ذکاوت سیاسی و تعهد او به شکوفایی دولت-شهرش زنده ماند و میراث او را در تاریخ باستان تثبیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۱/۱۱
Amir Mhamadi

نظرات  (۱)

درود. مطلب جالبی بود. ممنون میشم که منبع مطلب رو هم ذکر کنید. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی